Web Analytics Made Easy - Statcounter

این یادداشت ناظر به شخصیت‌های سیاسی تأثیرگذار در سال ۵۸ یا حتی فرهنگی نیست. دربارۀ حال‌وهوای جامعه و حس عمومی مردم و شادابی و نشاط است. حال و هوایی که به دلایل مختلف نپایید و دیگر تکرار نشد. این که مردم دربارۀ سیاست و فرهنگ و آرزوها حرف بزنند و این که همه جا حرف از دلار و سکه یا میل به مهاجرت باشد کجا؟ حتی اگر خیال خام می‌پختند هم بهتر از نومیدی بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همواره به کسانی که مایل‌اند با حال‌و هوای آغاز پیروزی انقلاب آشنا شوند و حوصلۀ مطالعۀ تحلیل‌های تاریخی و اسناد را ندارند توصیه می‌کنم کتاب «حکومت ۵۸» حاوی تصاویر استثنایی و فوق‌العادۀ خانم مریم زندی را اگر نمی‌توانند به خاطر قیمت بالا خریداری کنند دست‌کم ببینند و در شهر کتاب و باغ کتاب یا جایی تورق کنند. البته قیمت بالا به نسبت قبل و گرنه با سرعت قطار پیشرفت قیمت‌ها حالا پول پیتزای یک خانواده سه چهار نفره است!

هیچ کتاب و مقاله‌ای به اندازۀ این تصاویر حال‌وهوای خاص سال ۱۳۵۸ خورشیدی را بازنمی‌تاباند. حتی روزنامه‌های آن دوران. چون تحت تاثیر گفتمان چپ بودند و برخی شخصیت‌ها را برجسته می‌کردند و به مردمان عادی چندان نمی‌پرداختند. منظور حس و حال عمومی و شهروندان عادی است و از بخت‌یاریِ کسانی است که آن سال را با تمام وجود درک کرده و جرعه‌جرعه سر کشیده‌اند ولو بعدتر مایۀ تحسر و تحیر شده باشد.

اما چرا سراغ سال ۵۸ رفته‌ام؟ چون دیدم روز چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ حسن روحانی رییس جمهوری پیشین ایران بهترین راهکار برای تغییر فضای سیاسی و اقتصادی را رجوع یا ارجاع یا الگو قرار دادن سال ۱۳۵۸ دانسته است.

روشن است که در پی این همه حذف و این همه سال و این همه رخداد، شدنی نیست اما واقعا هیچ آیینه‌ای به اندازۀ ۵۸ تنوع و تکثر انقلاب ۵۷ را بازنمی‌تاباند. بی هیچ اغراقی و از هر منظری هیچ سالی به اندازۀ ۵۸ شاد و سرزنده نیست ولو با نگاه کنونی پر از توهم و آرزوی محال در نظر آید یا گفته شود بیش از آزادی، آنارشی بود و معلوم بود دوام نمی‌آورد. بحث بر سر اینها نیست. خود ۵۸ یک برش شیرین از تاریخ معاصر و شاید کل تاریخ این سرزمین است چرا که هیچ‌گاه قبل و بعد از آن مثل آن سال امکان انتخاب و ابراز نظر نداشتند.

صدا و سیما البته اصرار دارد از روی ۵۸ بپرد و آن را نادیده بینگارد و بر سال ۶۰ توقف کند چون اغلب ۵۸ی‌ها حالا مغضوب‌اند و اکثر قریب به اتفاق نواصول‌گرایان کنونی در آن زمان اسم و رسمی نداشتند و در صفحات روزنامه‌ها غایب بوده‌اند احتمالا جز بزرگواری که تحولات انقلاب الجزایر را دنبال می‌کرده است!

حتی تصویری که از امام خمینی در صدا و سیما ترسیم می‌شود مربوط به بهار ۶۰ است و نه تنها نوفل لوشاتو که با امام ۵۸ در قم هم میانه‌ای ندارند. در همین سال بود که اوریانا فالاچی خبرنگار مشهور ایتالیایی با امام مصاحبه کرد. تصویر زیر و موقعیت نشستن و گفت‌وگو را که ببینید متوجه حس‌وحال و فضای سیاسی می‌شوید.

مصاحبه اوریانا فالاچی با آیت‌الله خمینی / تهران ۱۳۵۸

سال ۵۸ از نظر تنوع تاریخی و خاطرات خوش یک ملت بر سال ۵۷ نیز ترجیح دارد. به خاطر تغییر مکرر دولت‌ها و بی‌برقی و بی‌نفتی و ۱۷ شهریور و قبل از آن سینما رکس یا تغییر نظر بعدی شماری از فعالان. چرا که آن قدر که ۵۸ با خاطرات شیرین قرین است ۵۷ نیست و پر از التهاب است.

۵۸ را باید حس کرده باشی تا بدانی یعنی چه. به جز خانواده‌های سران وابسته به رژیم پهلوی و ژنرال‌هایی که با احکام شیخ صادق خلخالی اعدام شدند و خانواده‌های آن سه پزشک یا بازرگان اصفهانی یا دیگرانی که به خطا برای آنها حکم صادر کرد و مجموع شمار این دسته از اعدامی‌ها در آن مقطع و نه بعدتر البته زیر ۱۰۰ نفر است یا مصادره‌هایی که بر سر آنها حرف و سخن درگرفت -اگر چه برخی اجتناب‌ناپذیر بود چرا که به بانک‌ها بدهکار بودند یا رها کرده و رفته بودند -۵۸ واقعا بوی آزادی می‌داد.

گمان نمی‌کنم حتی سال‌های ۳۰ و ۳۱ در دولت ملی دکتر مصدق هم چنین بوده باشد چون رسانه‌های ارتباطی محدود به رادیو و روزنامه بود و ایران آن زمان با بعد قابل قیاس نیست. در دهۀ ۴۰ و اوایل دهۀ ۵۰ خورشیدی بود که ایران، مدرن شد و در اقتصاد و صنعت و فرهنگ جهش کرد و طبقۀ متوسط به معنای دهه ۵۰ هنوز در دهه ۳۰ شکل نگرفته بود و بافت غالب ایران روستایی بود. ۵۸ اما سال مانور طبقۀ متوسط بود. آرمان‌خواهیِ طبقه تحصیل‌کرده و آزادی‌خواه. شوخی نبود در هر جمعی سخن از ایده و اندیشۀ اجتماعی بود و جامعه مثل امروز این قدر اتمیزه و مادی و مأیوس نشده نبود.

سال ۵۸ در این مملکت اتفاقاتی رخ داد که در تاریخ ایران بی‌سابقه است. برای اولین بار همه‌پرسی تغییر رژیم سیاسی برگزار شد. چند ماه بعد رفراندوم قانون اساسی و قبل از آن انتخابات نمایندگان مجلس بررسی پیش‌نویس آن و نیز انتخابات مجلس شورای ملی که بعدا نام آن اسلامی شد. در زمستان همین سال اولین بار مردم پای صندوق رفتند تا رییس جمهوری انتخاب کنند و ابوالحسن بنی‌صدر با قریب ۱۱ میلیون رأی نخستین رییس اجرایی کشور در تاریخ چند هزار سالۀ ایران می‌شد که مستقیما از مردم رأی گرفته بود.

ابوالحسن بنی‌صدر رئیس جمهور در کنار امام خمینی



در این سال احمد شاملو هر هفته یک مجله منتشر می‌کرد بی آن‌که امتیازی برای آن دریافت کرده باشد. همه گروه‌های سیاسی با هر تفکری دفتر و نشریه داشتند. چند ماه از پیروزی انقلاب گذشته و قیمت دلار همچنان هفت تومان بود! نخست‌وزیر مملکت -بازرگان- با روحیه طنز مستقیم به مردم گزارش می‌داد و مثل حالا نیاز به صحنه‌آرایی نبود تا مجری کت‌وشلوار بنفش بپوشد و پرچم ایران را روی پرده نورپردازی کنند یا هنوز یاد نگرفته بودند و افتحار کند که سر ماه حقوق دادیم. بازرگان از بی پولی دولت می گفت و از انتقاد از شخص رهبری انقلاب با آن کاریزما و اتوریته و نفوذ هم ابا نداشت و حتی یک بار گفت: "آقا! شما هم که ما را کلافه کردید با این سفارش آب و برق مجانی. مگر می‌شود مجانی خدمات داد؟" و بعد از استعفا هم در پاسخ به این پرسش که چرا برای ملاقات با مشاور کارتر ( برژه ژینسکی) در الجزایر از امام اجازه نگرفته گفت: "مگر ایشان شاه است و من هویدا هستم که به خاطر ملاقات با مقام خارجی اجازه بگیرم؟"


سال ۵۸ سال جمعه‌هایی با نمازهای باشکوه است. ۶ روز هفته روشن‌فکران در دانشگاه مانور می‌دادند و جمعه روز مانور مذهبی‌ها در همان نمازجمعه بود. نگاه به حالا نکنید که پنج‌شش هزار نفر پشت سر آقای کاظم صدیقی در نماز جمعه حاضر می‌شوند. گاه دو میلیون نفر در تهران ۴ میلیونی پشت سر آقای طالقانی نماز می‌خواندند و بعد از ایشان هم در سال ۵۸ ادامه یافت.

آیت الله منتظری و آیت الله خامنه ای در نماز جمعه - فرد وسط مهدی بازرگان

۵۸ البته سالی تکرارنشدنی است و آقای روحانی بهتر از هر کس این را می‌داند اما می‌خواهد حال و هوای ۵۸ را یادآور شود. ۵۷ معیار نیست چون بنای هر انقلاب نخست بر تخریب و سرنگونی است. در نیمۀ ۵۹ هم گرفتار جنگ شدیم و ۶۰ هم داستان ترورها پس از عزل بنی‌صدر پیش آمد و حذف‌ها. ۵۸ اما ازاین خبرها نبود.


جر معدودی از وابستگان ساواک و دربار بقیه هم راضی یا امیدوار یا سرخوش بودند. ملت حتی هر شب در مقابل سفارت اشغال‌شدۀ آمریکا جمع می‌شدند و شادی می‌کردند! شاید بگویید نمی‌دانستند چه تبعاتی دارد و صدای آنچه می نوازند بعدها در می‌آید و جداگانه به تبعات اشغال سفارت پرداخته‌ام و اینجا به این کاری ندارم. حال‌وهوا را می‌گویم. حس سرزندگی موج می‌زد. نمی‌دانستی به خیابان تخت‌جمشید بروی که نام آن تازه طالقانی شده بود یا به پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر از چهارراه مصدق تا پارک ملت که پر از دکه بود. هنوز نام چهارراه مصدق چهارراه ولی‌عصر نشده بود.

نخستین نماز جمعه بعد از انقلاب به امامت آیت ‎‏اللَّه طالقانی در دانشگاه تهران/ جمعه پنجم مرداد سال ۱۳۵۸

در همان انتخابات ریاست جمهوری به جز هواداران مجاهدین خلق که از حذف مسعود رجوی سرخورده شده بودند بقیه نامزدی داشتند. یکی به بنی‌صدر رأی می‌داد و دیگری به مدنی و سومی به حبیبی و آرای قطب‌زاده با آن همه سر و صدا رقت‌آور بود. پایگاه اجتماعی مسعود رجوی هم در انتخابات مجلس محک خورد و در رتبه‌های آخر جا گرفت و با دو مرحله‌ای شدن انتخابات جا ماند.

با این حال تنها وجه سیاسی ۵۸ و آزادی همه گروه‌ها مهم نیست. از حیث اقتصادی هم هر که سال ۵۸ ملکی خرید بُرد. در سال ۵۸ دلار ۷ تومان بود حتی یکی دو ماه بعد از اشغال سفارت. قیمت یک آپارتمان دو خوابه در خیابان گاندی تهران ۵۰۰ هزار تومان بود که ۳۰۰ هزار تومان آن را اگر ۳۰ هزار تومان سپرده گذاشته بودید وام می گرفتید! در بالای یوسف آباد برادر آقای کروبی - حسن- یک دفتر مسکن راه انداخته بود که ربطی به بنیاد مسکن نداشت و یک روز به افراد عادی زمین‌های چهار صد متری داد و چه فروخته باشند و چه ساکن حالا همه میلیاردرند!

قیمت تور ۱۲ روزه لندن در سال ۵۸ و بعد از پیروزی انقلاب نه در عهد محمد رضاشاه چندان که تلویزیون «من‌وتو » تبلیغ می‌کند ۷۰۰۰ تومان بود. معادل حقوق یک ماه یک مهندس تازه استخدام شده و دو برابر یک معلم ساده. قیمت انواع سکه هم در بازار تهران در سال ۵۸ این گونه بود: ربع پهلوی ۳۰۰ تومان، نیم پهلوی ۶۰۰ تومان، یک پهلوی ۱۳۰۰ تومان، دونیم پهلوی ۳۱۰۰ تومان، پنج پهلوی ۶۲۰۰ تومان، ده پهلوی ۱۵۰۰ تومان و یک بهار آزادی ۱۵۰۰ تومان. (یعنی کمی بیش از حداقل دستمزد ماهانه کارگر).

در همان سال ۵۸ دستمزد کارگر ساده روزانه ۸۰ تومان بود در حالی که حداقل دستمزد کارگران استخدامی از ۷۵۰ تومان در سال ۵۷ ناگهان به ۱۲۰۰ تومان افزایش یافته بود. کاری که داریوش فروهر وزیر کار دولت موقت انجام داد و دولت در برابر عمل انجام شده قرار گرفت چون فروهر منتظر تصویب هیأت دولت نماند و خود ابلاغ کرد!

سال ۵۸ سال آزادی مطلق است که البته معلوم بود نمی‌پاید ولی هر چه بود تجربه منحصربه‌فردی بود. ۷۵ درصد جمعیت ایران امروز زیر ۵۰ سال سن دارند و طبعا یا آن زمان را درک نکرده‌اند یا زیر ۵ سال بوده‌اند و تجربۀ مستقیم ندارند اما دریغ است که از ۵۸ یاد نکنیم.

۵۸ آن قدر آزاد بود که باورتان نمی‌شود حتی گوگوش هم در بهار آن سال در برخی جاها می‌خوانده است! در روزنامه هم آگهی می دادند. یا باورتان نمی‌شود فریدون فرخ‌زاد به صادق قطب‌زاده اعتراض می‌کرد چرا مرا اخراج کردی؟

قاعدتا باورتان نمی‌شود اگر بگویم گویندۀ زن برنامه‌های نوروز ۵۸ تلویزیون خانمی بی‌حجاب و البته پوشیده و آرایش‌ناکرده بود. غرض مطلقا ارزش‌گذاری نیست و افسوس و اینها نیست یا این که حیف شد یا نشد. نفی جوهره و اسلامیت انقلاب هم نیست. غرض اشاره به فراگیری داستان و توصیف آن شرایط است. حالا اسم آن را می‌خواهید سرخوشی و بی‌خبری از آینده بگذارید یا هر چیز دیگر مختارید ولی ۵۸ این‌گونه بود. حتی برخی از ایرانیان خارج‌نشین هم از این فضا تأثیر پذیرفته بودند. باورپذیر نیست ولی واقعیت دارد که وقتی خبر اشغال سفارت آمریکا در تهران منتشر می‌شود شهرام شب‌پره خوانندۀ موسیقی پاپ ساعت‌ها با موتوسیکلت و با پرچم ایران در خیابان‌های شهری در آمریکا - احتمالا لُس‌آنجلس- می‌چرخیده و شادی می‌کرده است!

۵۸ چنین سالی بود و امید تا بدان حد که مهندس بازرگان بعد از کناره‌گیری دست از سیاست نمی‌شوید و به شاه نامه می‌نویسد که برگرد به ایران و خود را تسلیم کن تا غایلۀ گروگان‌ها ختم به خیر شود و انگار نه انگار ۸ ماه قبل نخست‌وزیر و رییس مجلس او (‌هویدا و ریاضی) اعدام شده بودند!

مراد حسن روحانی البته بازگشت به آن حال و هوا نیست چون زمان هرگز به عقب بازنمی‌گردد و به قول اهل فلسفه در یک رودخانه دوبار نمی‌توان شنا کرد ولی می‌خواهد از اهمیت انتخابات آزاد و یک الگوی تاریخی بگوید و جالب این‌که در مجلس اول که بدون نظارت استصوابی تشکیل شد نیمی از نمایندگان منتخب مردم با آرای بالا و در رقابت با چپ‌ها و مجاهدین و روشن‌فکران عرفی، روحانی (‌معمم) بودند. بیش از ۱۵۰ نفر از ۲۷۰ نماینده در حالی که هر چه نظارت استصوابی بیشتر شد شمار آنان هم کمتر شد و این یعنی نقض غرض و کار به جایی رسیده که امروز مجلس، عملا محلی از اِعراب ندارد.

اگر ۵۸ را درک کرده باشید این توصیفات را تصدیق می‌کنید اما اگر ۵۸ را درک نکرده باشید و کتاب و تصاویر حکومت ۵۸ را هم ندیده باشید شاید برای شما غیر قابل باور درنظر آید و تعجبی هم ندارد. چون نه تلویزیون من‌وتو تصویر ۵۸ را بازمی‌تاباند (زیرا مایل است بعد ۵۷ را یک‌سره سیاه و تار و تلخ جلوه دهد) و نه صداوسیما بر ۵۸ درنگ می‌کند چون در این سال خبری از حجاب اجباری و نظارت استصوابی و مانند اینها نبود. این سال اما در خاطرۀ جمعی ایرانیان چندان شیرین نشسته که نه نظیری در قبل دارد و نه بعد. ۵۸ سالی است که فرش‌فروش محله ما دختر خود را به جوان دلاکی داد که در مسجد کنار او نماز می‌خواند چون معیار ازدواج تنها تقوا شده بود نه طبقه اجتماعی و البته سه چهار سال بعد که معیارها عوض شد آن دو جدا شدند! یعنی مرد کاسب خواست جدا شوند!

این یادداشت ناظر به شخصیت‌ها نیست. حال‌وهوا مهم است. حال و هوایی که دیگر تکرار نشد. این که مردم دربارۀ سیاست و فرهنگ و آرزوها حرف بزنند و این که همه جا حرف از دلار و سکه یا میل به مهاجرت باشد کجا؟

در میان رمان های ایرانی حال و هوای سال ۵۸ در صفحات آغازین رمان «ثریا در اغما» بازتاب دارد و اگرچه در شروع رمان در حال روایت مهر ۵۹ است اما گریزی به یک سال قبل از آن می‌زند: «عباس آقا مرندی از آن روحیه‌های شاد و آزاد است و من از او خیلی خوشم می‌آید. دلم می‌خواست می‌فهمیدم پشت سر در تهران چه دارد و چه جور زندگی کرده است... گاهی هم اقتباس تصنیف را با آهنگ آن ترانۀ هایده را با دو دانگ صدایش می‌خواند: اول اینگلابمون حرفا چه شاعرانه بود....»

سال ۵۸ شاید مصداقی از این شعر خواجه هم بود: خیال حوصلۀ بحر می‌پزد هیهات/ چه‌هاست در سر این قطرۀ محال‌اندیش...

آری، این چنین بود ۵۸...

بیشتر بخوانید:

حکایت خانه ای که هم بازرگان و شریعتی را پذیرفت، هم هاشمی و موتلفه را / هاشمی گفت: این جلسات،«خصومت» را بیشتر می‌کند «تفاوت اعتراضات سال جاری با شرایط انقلاب در سال ۵۷» ترور، قتل تا خانه نشینی، شهادت و عضویت در نهادهای امنیتی/اعضای «کمیته استقبال از امام» در بهشت زهرا کجا هستند؟

ماجرای مصاحبه پردردسر یک خبرنگار با آیت‌الله خامنه‌ای، مرحوم اکبر هاشمی و مرحوم آیت‌الله منتظری / چرا امام، «دهمین» سالگرد پیروزی انقلاب،«پیام» نداد؟

۲۱۲۱۷

کد خبر 1727060

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران امام خمینی حسن روحانی پیروزی انقلاب سال ۵۸ آیت الله بنی صدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۰۸۹۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه

مدل‌های نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایه‌های خرد مردمی و فراهم آوردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری مستقیم در پروژه‌های نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک می‌کنند. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران به صورت انحصاری در بخش‌های اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت می‌کرد، اما با تصویب ماده 15 برنامه هفتم توسعه در جهت مشارکت توان بخش خصوصی و سرمایه مردم در توسعه میادین مشترک، این انحصار شکسته و بستر مناسب اعطای مجوز دولت در این زمینه به بخش خصوصی فراهم شده است. در کنار اعطای مجوز، مدل تأمین مالی شرکت سهام عام پروژه نیز به عنوان بستری اصلی جذب سرمایه مردمی را فراهم می‌کند. در سال‌های اخیر، با توجه به تحریم‌های بین‌المللی و کاهش درآمد‌های نفتی، اقتصاد ایران با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شده است. این وضعیت، نیاز به اصلاح ساختاری در صنعت نفت و گاز را بیش از پیش آشکار کرده است. ایجاد فرصت‌های جدید برای سرمایه‌گذاری و مشارکت بخش خصوصی نه تنها می‌تواند به افزایش کارایی و نوآوری در این بخش کمک کند، بلکه فرصت‌های شغلی جدیدی را نیز ایجاد می‌کند و موجب رشد و ثبات اقتصادی خواهد شد. 

کشور‌های در حال گذار مانند ایران که با چالش‌های منابع محدود و نیاز‌های گسترده اقتصادی روبه‌رو هستند، نمی‌توانند تمام بخش‌های اقتصادی خود را به طور همزمان توسعه دهند. در این میان، تمرکز بر صنعت نفت به عنوان یک بخش کلیدی می‌تواند استراتژی مؤثری برای تحریک رشد و توسعه پایدار باشد. توجه و سرمایه‌گذاری در این بخش نه تنها منجر به افزایش درآمد‌های دولت می‌شود، بلکه با ایجاد فرصت‌های شغلی و ارتقای دانش فنی، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی می‌کند. توسعه صنعت نفت و گاز با رویکرد مشارکتی و شفاف می‌تواند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ارتقای سطح زندگی مردم و تقویت استقلال اقتصادی کشور عمل کند. با تعیین سیاست‌های مناسب و اجرای برنامه‌های تشویقی برای سرمایه‌گذاری در این بخش، می‌توان از پتانسیل‌های نهفته آن برای دستیابی به یک توسعه پایدار و همه‌جانبه بهره‌برداری کرد. با اینکه صنعت نفت و گاز ایران پتانسیل زیادی برای رانندگی توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور دارد، شرکت ملی نفت ایران همچنان به عنوان تنها بازیگر در عرصه‌های اکتشاف، تولید و صادرات نفت و گاز، نقش انحصاری خود را حفظ کرده است. این وضعیت انحصاری در ماده 15 برنامه هفتم توسعه به پایان رسید و باز شدن این بخش به رقابت و مشارکت‌های گسترده‌تر و اعطای مجوز بهره‌برداری به بخش خصوصی به تسریع رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک شایانی خواهد کرد. با خارج شدن توسعه صنعت نفت و گاز از حالت انحصاری، شاهد باز شدن در‌های این صنعت به روی بخش خصوصی و سرمایه‌های مردمی خواهیم بود. با تسهیل اعطای مجوز بهره‌برداری از میادین به بخش خصوصی در برنامه هفتم توسعه قدم اول توسعه اقتصاد و به خصوص بالادست صنعت نفت و گاز با کمک بخش غیردولتی و تمرکز بر مشارکت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد فراهم شده است. 

حال برای بهره بردن از تمامی عواید این توسعه باید بر مدل مشارکت مبتنی بر جذب سرمایه‌های خرد مردمی نیز تمرکز کرد. شرکت سهام عام پروژه بستر مناسبی است که مشارکت عمومی در سرمایه‌گذاری‌ها را ممکن می‌سازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایه‌های خرد مردمی به سوی پروژه‌های عظیم و استراتژیک عمل می‌کند و با استفاده از ابزار‌های حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب و مطمئن برای عموم مردم را به ارمغان می‌آورد. برای دستیابی به فرصت‌های توسعه‌ای با مشارکت خرد مردمی در منابع سرشار نفت و گاز کشور، لازم است ساختار‌های موجود تأمین مالی در صنعت نفت شکسته و به سمت مدل‌های توسعه مشارکت سرمایه‌های خرد مردمی سوق داده شود. این مدل‌ها باید به گونه‌ای طراحی شوند که امکان سرمایه‌گذاری مستقیم مردمی در پروژه‌های بزرگ نفتی و گازی را فراهم آورند و از این طریق، درآمد‌ها و منافع حاصل از این منابع به طور گسترده‌تری بین جامعه توزیع شود. برای مشارکت مؤثر مردم در صنعت نفت باید تدابیری اتخاذ شود تا محدودیت‌های قانونی و بوروکراتیک کاهش یابند. قوانین جدیدی باید تصویب شوند که اجازه دهند بخش خصوصی و سرمایه‌گذاران خرد به راحتی و با اطمینان خاطر در این صنعت سرمایه‌گذاری کنند. این امر نیازمند تضمین‌هایی است که ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی معقول و قابل پیش‌بینی امکانپذیر کند. 

مشارکت مردم در صنعت نفت می‌تواند به تحقق اقتصادی متوازن و پایدار منجر شود، جایی که هر شهروند می‌تواند به طور مستقیم از منافع طبیعی کشور بهره‌مند شود. این مدل توسعه مشارکتی نه تنها به رشد اقتصادی کمک می‌کند، بلکه به تقویت حس مالکیت ملی و افزایش شفافیت در مدیریت منابع کمک شایانی خواهد کرد. 

در آینده با توجه به چالش‌های زیست‌محیطی و افزایش تمایل به استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، اهمیت نفت ممکن است تغییر کند. با این حال تا زمانی که جهان به طور کامل به سمت انرژی‌های پاک حرکت نکرده است، نفت همچنان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی باقی خواهد ماند. برای ایران، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین و افزایش بهره‌وری در استخراج و استفاده از نفت می‌تواند به ایجاد مزیت‌های رقابتی در عرصه جهانی کمک کند. 

از همین رو نیز به کارگیری توان بخش خصوصی به عنوان توسعه‌دهنده میدان به همراه جذب سرمایه‌های خرد مردمی به عنوان سرمایه‌گذار و سهامدار اصلی توسعه میادین کشور، با ترکیب استفاده حاکمیت از ظرفیت ماده 15 برنامه هفتم توسعه در کنار اعطای سهام ممتاز سودی به مردم در قالب شرکت سهام عام پروژه تحقق خواهد یافت. 

مسیر مردمی‌سازی توسعه میادین مشترک  با بستر مناسب 

محمد حبیبی، کارشناس حوزه سیاست‌گذاری اقتصادی در رابطه با اهمیت به کارگیری سرمایه‌های خرد مردمی و توان بخش خصوصی در بالادست صنعت نفت و گاز به «جوان» می‌گوید: «یکی از رویکرد‌های مهم در بهینه‌سازی بهره‌برداری از منابع نفتی، توسعه مشارکتی صنعت نفت است. این رویکرد، نه تنها به معنای جذب سرمایه‌های خارجی و خصوصی است، بلکه به معنای درگیر کردن جامعه و سرمایه‌های خرد مردمی در این صنعت حیاتی است. تجربه نشان داده است هرچه مردم بیشتر در فرآیند‌های اقتصادی مشارکت داشته باشند، نتایج به دست آمده شفاف‌تر و پایدارتر خواهد بود. برای ایران که بخش عمده‌ای از اقتصاد آن به صنعت نفت وابسته است، مشارکت عمومی می‌تواند نه تنها به توزیع عادلانه‌تر ثروت کمک کند، بلکه باعث افزایش نظارت عمومی بر این صنعت شود و در نتیجه به کاهش فساد و افزایش کارایی کمک کند.»

وی ادامه می‌دهد: «فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای عموم مردم می‌تواند از طریق ابزار‌های مالی نوین مانند اوراق بهادار شده سهام پروژه‌های نفتی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مختص به انرژی یا حتی مدل‌های مشارکتی مستقیم در پروژه‌ها فراهم شود. این نوع سرمایه‌گذاری‌ها نه تنها امکان پذیرفتن ریسک‌های متناسب با پتانسیل بازگشت سرمایه را به سرمایه‌گذاران می‌دهد، بلکه این اطمینان را به آن‌ها می‌دهد که در رشد و توسعه اقتصادی کشورشان شریک هستند. برای مثال، از طریق مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایه‌گذاران می‌توانند انتظار داشته باشند که سرمایه‌گذاری‌های‌شان در پروژه‌های نفتی، علاوه بر کمک به اقتصاد کشور، بازده مالی مناسبی نیز داشته باشد.»

این کارشناس اقتصادی با اشاره به تغییر نقش دولت در زمینه توسعه بالادست صنعت نفت و گاز به سمت رگولاتور توسعه می‌گوید: «با توسعه مشارکت مردمی، دولت می‌تواند نقش خود را از یک تأمین‌کننده و مدیر انحصاری به ناظر و تسهیل‌کننده تغییر دهد. این تغییر نقش به دولت اجازه می‌دهد تا بر رعایت استاندارد‌های زیست‌محیطی، اخلاقی و اقتصادی در پروژه‌های نفتی نظارت بیشتری داشته باشد، در حالی که از نظر مالی ریسک کمتری متحمل می‌شود. بدین ترتیب، توسعه پایدار و بهینه‌سازی منابع نفتی کشور در یک چارچوب شفاف و پاسخگو میسر می‌گردد که در آن منافع ملی و مردمی به طور متوازن در نظر گرفته شده‌اند.»

وی با اشاره به بستر جذاب و ابزار مناسب جذب سرمایه‌های خرد مردمی در تأمین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه تصریح می‌کند: «مدل‌های نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایه‌های خرد مردمی و فراهم آوردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری مستقیم در پروژه‌های نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک می‌کنند. مردم ایران با سرمایه‌گذاری در این پروژه‌ها نه تنها به طور مستقیم در تولید ثروت ملی سهیم خواهند شد، بلکه فعالانه در روند توسعه کشور نیز مشارکت خواهند داشت.» 

حبیبی در پایان خاطرنشان می‌کند: «راهبرد‌های «شرکت سهام پروژه» و استفاده از «سهام ممتاز» به گونه‌ای طراحی شده‌اند که امکان سرمایه‌گذاری مستقیم مردمی را در پروژه‌های بزرگ نفتی فراهم می‌آورند که این خود نه تنها مشارکت عمومی را افزایش می‌دهد، بلکه به توزیع عادلانه‌تر ثروت نیز کمک می‌کند. در مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایه‌گذاران می‌توانند با خیالی آسوده در صنعت نفت سرمایه‌گذاری کنند، چراکه تضمینی برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر «سهام ممتاز» به سرمایه‌گذاران امکان می‌دهد که علاوه بر سود، در تصمیم‌گیری‌های مربوط به پروژه‌ها نیز نقش داشته باشند و از مزایای اداری و مالی خاصی بهره‌مند شوند.» 

 عبور از توسعه محدود دولتی میادین مشترک کشور با تکیه بر ورود توان و سرمایه مردمی 

زهرا فلاحی، کارشناس انرژی در رابطه با انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین کشور به «جوان» می‌گوید: «توسعه و تولید میادین نفت و گاز نیازمند سرمایه‌گذاری، تخصص و فناوری قابل توجهی است. از لحاظ تاریخی، شرکت ملی نفت ایران انحصار صنعت ایران را در اختیار داشت و تمامی جنبه‌های اکتشاف، تولید و صادرات را کنترل می‌کرد. این کنترل متمرکز رقابت، نوآوری و کارایی را در صنعت محدود کرد. علاوه بر این نقش دولت در تعیین سهمیه‌ها و قیمت‌های تولید اغلب به ناکارآمدی و انحراف بازار منجر می‌شد.»

وی می‌افزاید: «با این حال، با تصمیم اخیر برای شکستن انحصار و اجازه دادن به شرکت‌های بخش خصوصی برای رقابت برای توسعه میادین نفت و گاز، صنعت برای رشد و توسعه قابل توجهی آماده است. این حرکت نه تنها باعث ارتقای رقابت و کارایی می‌شود، بلکه فرصت‌های جدیدی را برای سرمایه‌گذاری، انتقال فناوری و ایجاد شغل باز می‌کند. یکی از مزایای کلیدی باز کردن بخش نفت و گاز به روی مشارکت بخش خصوصی، پتانسیل افزایش اکتشاف و توسعه میادین جدید است. شرکت‌های خصوصی فن‌آوری‌های نوآورانه، تخصص و سرمایه را با خود به ارمغان می‌آورند که می‌تواند به باز کردن پتانسیل ذخایر دست‌نخورده کمک کند. این به نوبه خود می‌تواند باعث افزایش سطح تولید، افزایش درآمد برای دولت و ایجاد فرصت‌های شغلی برای جمعیت محلی شود.»

این کارشناس انرژی در رابطه با مزیت‌های شکسته شدن انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین نفت و گاز کشور می‌گوید: «علاوه بر این اجازه مشارکت بخش خصوصی در صنعت نیز می‌تواند باعث بهبود کارایی و مقرون به صرفه شود. شرکت‌های خصوصی اغلب چابک‌تر هستند و به شرایط بازار پاسخ می‌دهند که می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری سریع‌تر و اجرای پروژه شود. این می‌تواند باعث کاهش هزینه‌های تولید و نتایج بهتر پروژه شود که در نهایت به نفع ذینفعان و کل اقتصاد است. این تغییر نه تنها به تقویت پایداری صنعت نفت کمک می‌کند، بلکه اطمینان می‌دهد که منافع حاصل از منابع طبیعی به صورت شفاف و عادلانه بین تمامی ذینفعان توزیع می‌شود و زمینه‌ساز شکل‌گیری یک صنعت نفت و گاز پویا، شفاف و بهینه در ایران شود. این تحول، در راستای بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش استقلال اقتصادی در برابر فشار‌های خارجی، بسیار حیاتی است، بنابراین توسعه مشارکتی صنعت نفت با درگیر کردن بخش خصوصی و سرمایه‌های مردمی می‌تواند راهکاری برای کاهش وابستگی به بودجه‌های دولتی و افزایش شفافیت و کارآمدی در این صنعت باشد. ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری برای عموم مردم که به افزایش ثروت و بهبود شرایط اقتصادی کمک می‌کند، باعث می‌شود افراد بیشتری از منافع اقتصادی ناشی از منابع نفتی بهره‌مند شوند.»

وی ادامه می‌دهد: «دولت موظف است که نه تنها از منظر قانونی، بلکه در عمل نیز اطمینان حاصل کند که منافع سرمایه‌گذاری‌ها به صورت کارآمد و بدون هیچ تأخیری به سرمایه‌گذاران بازگردانده شود. این اطمینان می‌تواند از طریق اجرای سیاست‌های حمایتی که به سرعت‌بخشیدن به پیشرفت پروژه‌ها کمک می‌کنند و همچنین توسعه ساختار‌های نظارتی مؤثر برای کنترل دقیق عملکرد پروژه‌ها تضمین شود. با پیاده‌سازی چنین رویکردی، دولت نه تنها تعهد خود را به تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور نشان می‌دهد، بلکه گام‌های محکمی نیز به سوی توسعه پایدار و درگیر کردن شهروندان در فرآیند‌های اقتصادی می‌نهد.»

وی در پایان می‌گوید: «با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران همچنان به صورت انحصاری در بخش‌های اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت می‌کند. این وضعیت انحصاری با توجه به نیاز به تنوع‌بخشی و مدرن‌سازی منابع فرصتی است برای گشودن صنعت نفت به رقابت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری‌های مردمی که می‌تواند به شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک کند. شرکت سهام عام پروژه به عنوان بستری کلیدی عمل می‌کند که مشارکت عمومی در سرمایه‌گذاری‌ها را ممکن می‌سازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایه‌های خرد مردمی به سوی پروژه‌های عظیم و استراتژیک عمل می‌کند و با استفاده از ابزار‌های حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب و مطمئن را برای عموم مردم به ارمغان می‌آورد.»

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سازوکار تحقق مشارکت مردمی در جهش تولید معرفی شود
  • مشارکت زنان روستایی در طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت
  • مشارکت بیش از ۳۰۰ سازمان مردم نهاد در طرح ملی مشارکت اجتماعی
  • تکرار ماجرای هاشم آغاجری؛ حکم اعدام توماج صالحی در چه شرایطی اجرا نمی‌شود؟
  • دانش آموزان اردبیلی آزادی یک زندانی غیرعمد را رقم زدند
  • فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
  • مشارکت مردمی تضمین‌کننده امنیت غذایی کشور است
  • مهم‌ترین دلیل توفیق سپاه، بافت مردمی آن است
  • اطلاع‌رسانی سبد خدمات سازمان سرمایه‌گذاری شهرداری اصفهان در آینده نزدیک
  • آزادی زندانی غیرعمد با کمک مالی دانش‌آموزان اردبیلی